دانلود مقاله تاثیر موسیقی درمانی بر کاهش افسردگی سالمندان ساکن در خانه سالمندان استان ایلام
بصورت فایل ورد در 104 صفحه
در زیر بخش هایی از فایل دانلودی را مشاهده میفرمایید:
بخشی از محتوا مقاله تاثیر موسیقی درمانی بر کاهش افسردگی سالمندان
چیکده :
سالمندی دوره ای از زندگی است که از65 سالگی شروع می شود.فرآیند سالمندی عبارت است از کاهش تدریجی عملکرد سیستمهای بدن از جمله قلب و عروق-تنفس-دستگاه ادراری تناسلی-غدد درون ریز و سیستم ایمنی بدن- استرس –اضطراب و افسردگی می باشد.سالمندی یک فرد بالغ سالم را به فردی ضعیف با کاهش در ظرفیتهای مختلف فیزیولوژیک و افزایش استعداد ابتلا به بسیاری از بیماری ها ومرگ تبدیل میکند
از اختلالات شایع روان پزشکی در دوران سالمندی اختلالات خلقی به ویژه افسردگی است که شیوع آن در پیران ساکن در خانه سالمندان 30 تا 50 درصد گزارش شده است. یکی از روشهای تاثیر گذار بر کاهش افسردگی سالمندان استفاده از موسیقی درمانی می باشد . بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیرات موسیقی درمانی بر میزان افسردگی سالمندان ساکن خانه سالمندان است.در این پژوهش از روش سرشماری استفاده گردید.
جامعه آماری پژوهش حاضر شامل سالمندان ساکن در خانه سالمندان استان ایلام با(تفکیک جنسیت)است که طبق نمونه گیری 30نفر از نمونه را زنان سالمند و18 نفر از افراد نمونه را مردان سالمند تشکیل میدهند. ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر مقیاس 15 سوالی افسردگی سالمندان ملکوتی میباشد.نتایج بدست آمده نشان داد که بین موسیقی درمانی و افسردگی سالمندان ارتباط معناداری وجود دارد. .
کلیدواژگان:افسردگی-موسیقی درمانی-سالمندان-شهر ایلام.
فصل اول
1-1-مقدمه
پیری آخرین مرحله زندگی است که فرددر آن به جمع بندی گذشته می پردازد(بی ریا و همکاران7138).فعالیت پیر انباشته از جبران ها و جانشین هاست و آموخته هایی که پیران در اختیار دارند .
بسیاری از صفات و خطوط زندگی آنان را تبیین میکند(منصور(1389مجموعه تغییراتی که با افزایش سن بخصوص با نزدیک شدن به دوره سالمندی به وقوع می پیوندداز قبیل مرگ نزدیکان یا از دست دادن قدرت و از دست دادن مهارتهای جسمانی و موقعیت اجتماعی از جمله مسائل خاص این دوره تحولی است که نیازمند توجه ویژه ای است.مجموعه این تغییرات و نزدیک شدن به روزهای پایانی زندگی و مرگ فشارهای خاصی را بر افراد سالمند تحمیل میکند که از این میان افسردگی بسیار قابل توجه است.
از نظر مچینکوف سالمندی عبارتست از عوارض عفونی مزمنی که با ناتوانی و استحاله و افزایش بیگانه خوارها همراه است.برخی از محققین شیوع بالای افسردگی را در سنین 55 الی 64 سال نشان داده اند (ابراهیمی1382).تشخیص شاخصهای خلق افسرده در سالمندان بسیار دشوار است چرا که نشانگان افسردگی در سالمندی با دوره جوانی تفاوت دارد. ریشه این تفاوتها میتواند در تجربه های افسرده ساز مانند بیماریهای دردناک یا داغداری یا حاصل اختلالات شناختی مانند نقص حافظه باشد(ابراهیمی1382).
افسردگی دوره سالمندی بعنوان دومین علت ناتواناییهای این دوره بعداز علل جسمانی برآورد شده است.افرادی که در طول زندگی تاریخچه ای از افسردگی داشتند در دوره سالمندی افسردگی مضاعف از خود نشان دادند(نورتن2008). تعدادی از پژوهشها خاطر نشان ساخته اند سرعت افسردگی بعد از 65 سالگی به طور مداوم با سن افزایش میابد.افسردگی پیری با انزوای فرد افسرده و فاصله گرفتن وی از فعالیت و تماس های اجتماعی همپوشی دارد(نورتن2008).موسیقی شکلی از هنر است که احساس و عاطفه و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان انتقال میدهد.
استفاده انسان از موسیقی بسیار آسان بوده چون ریتم و ملودی بعنوان دو رکن اساسی موسیقی در سرشت انسان وجود داشته است(میرشاهی).طبق پژوهشهای انجام گرفته شرکت در جلسات موسیقی درمانی میتواند موقعیتهایی برای ایجاد روابط اجتماعی فراهم سازد و تغییرات مثبتی در حالات روحی و جسمی افراد ایجاد کند(بنی اسدی8138).در عین حال از افراد در برابر غمگینی و احساس گناه و تنهایی محافظت میکند و میتوان از آن در جهت مبارزه با احساسات ناخوشایند و کاهش احساس تنهایی افراد افسرده استفاده کرد( گیلیام1995).
1-2-بیان مسئله
یافته های بژوهشی نشان میدهد که پس از اجرای موسیقی درمانی افسردگی سالمندان کاهش یافته است(پاکدامن و همکاران).در ایران نتایج پژوهش فروغان و همکاران نشان داد که یک سوم از مراجعان سرپایی سالمند از اختلال روانی رنج می برند و در همین چارچوب فراوانترین اختلالات روانی به ترتیب اختلالات افسردگی(58درصد)اختلالات شناختی(29درصد)و اختلالات اضطرابی(12درصد)می باشد.
اسنودون نیز نشان داد که افسردگی به عنوان شایعترین اختلال در سالمندان به ویژه اشکال خفیفتر آن کاملاشایع است(فروغان و همکاران).بوراک به مطالعه اثربخشی موسیقی درمانی برای سالمندان پرداخته و به این منظور عده ای از افراد80 ساله را مورد بررسی قرارداده است که نتایج حاکی از احساس سلامتی بیشتر و میزان کمتری از مراجعه به پزشک و بهبودی قابل توجهی در افسردگی بود(بوراک2008).
همچنین هنری(1995)نشان داد که گوش دادن به موسیقی امواج آلفا مغز را تحریک میکند و میتواند موقعیتی آرامبخش را فراهم سازدو یا میتواند سبب آزادسازی آندروفینها گردد و نه تنها درد را کاهش میدهد بلکه موجب کاهش فشار خون و ضربان قلب نیز می گردد(هنری1995).روشهای درمانی افسردگی متنوع است و موسیقی درمانی در چارچوب هنر درمانی مورد تایید برخی از پژوهشگران واقع شده است.
صاحب نظران بر این باورند که هنر درمانی بالینی برای سالمندان سه هدف عمده را دنبال میکند که عبارتند از: تمرکز بر مشکل فوری فرد, روبرو شدن با موضوعات مربوط به سن پیری, و کمک به سالمند به طوری که حسی از شان و بزرگی را دریابد.با توجه به ضعفهایی که در وضعیت حواس سالمند پیش می آید انتخاب وسیله هنری عامل مهمی در کار با آنان است(هاشمیان8138).
موسیقی درمانی، درمانی موثر و معتبر برای افرادی است که نیاز های روانی، اجتماعی، شناختی، ارتباطی، تاثیر پذیری و کلامی دارند، تجربیات پزشکان نتایجی نشان داد ه اند که چشمگیر و بی نظیر بوده است(رکوعی2006). موسیقی شکلی از تحرک حسی است که پاس ها را به موقعیت های آشنا تبدیل کرده سپس پیش بینی پذیری را بالا برده و احساس امنیت مرتبط با آن را مهیا می سازد.با توجه به اینکه تحقیقات محدود در زمینه تاثیر موسیقی درمانی بر افسردگی سالمندان صورت گرفته است بر این اساس هدف تحقیق حاضر پاسخگویی به این سوال است که آیا موسیقی درمانی بر افسردگی سالمندان ایلام تاثیر گذار است یا خیر؟
1-3-ضرورت تحقیق
افسردگی اصولا تفکر و اندیشه غلطی است که پایه و اساس منطقی ندارد و بتدریج تمام وجود ما را در بر میگیرد و زندگی را برای ما غیر قابل تحمل میکند. یکی از راههایی که نادانسته این موضوع را در ما تشدید میکند اعتیاد به تائید شدن از جانب دیگران میباشد ( حسینی مهر ، 1386).
از دست دادن کسی یا چیزی و تغییرات در زندگی فردی دو علت زیربنایی درافسردگی میباشد. این عوامل امنیت، رفاه و احساس ثبات و استواری ما را تهدید میکنند. ممکن است تصویر ذهنی ما از خویشتن تحت تاثیر قرار گرفته و ما احساس کنیم که دیگر بر خود کنترلی نداریم. اگر شخص به کسی که او را از دست داده است شدیدا وابسته بوده باشد ممکن است احساس کند که زندگی دیگر معنی و مقصودی ندارد. یک مرگ ناگهانی و غیر منتظره ممکن است توانایی های ما را در بکارگیری تکیه گاههای عاطفی مورد نیاز برای رویارویی با مشکل از بین ببرد ( هاشم زاده ، 1388)